سریال هایی که جیب مردم را خالی کردند و ناتمام ماندند! :: روزنامه خبر جنوب :: نیازمندیهای خبر جنوب
NID : 138603
1398/03/21
سریال هایی که جیب مردم را خالی کردند و ناتمام ماندند!
سریالهای شبکه نمایش خانگی به نظر میرسد محلی برای خالی کردن جیب مردم و پر کردن جیب سازندگان شدهاند؛ سریالهایی که خیلی راحت بدون آن که به وقت و سرمایه هدر رفته مخاطبان توجه کنند، ناتمام میمانند یا پایان دم دستی برایشان رقم زده میشود. این اتفاقی است که از ابتدای آغاز به کار شبکه نمایش خانگی رخ داده و حالا با رونق گرفتن این شبکه و حضور همزمان 7سریال برای عرضه در این بازار بیشتر به چشم میآید. شبکه نمایش خانگی از همان ابتدای آغاز به کار با حاشیههای فراوانی همراه بود. یک دورهای تنها معضل این شبکه سریالهایی بودند که پایانشان رها میماند. معضلی که اخیراً هم برای یک سریال پیش آمده و بهانهای برای نوشتن این گزارش شده است. اما این تنها حاشیه نمایش خانگی نیست. این شبکه که پس از یک دوره رکود با سریال «شهرزاد» بار دیگر رونق گرفت و مردم را به خود جذب کرد، این روزها به خاطر بعضی سرمایه هایی که وارد آن میشود مورد توجه قرار گرفته است. سیدهادی رضوی نامی است که این روزها زیاد شنیده میشود. تهیهکننده فصل اول سریال «شهرزاد» که بعدها با تیم سازنده به مشکل خورد و از آن جدا شد این روزها در دادگاه به اتهاماتش رسیدگی میشود و همین باعث شده بار دیگر نام این سریال و سرمایهگذارانش بارها و بارها مطرح شود. «شهرزاد» البته اولین سریال شبکه نمایش خانگی نبود. حتی برخلاف تصور «قلب یخی» هم نخستین سریال ایرانی در شبکه نمایش خانگی نبود. اولین سریال در این مدیوم را در سال ۸۵ پیمان قاسمخانی و سیامک انصاری با عنوان «فضانوردان» راهی شبکه نمایش خانگی کردند. سریالی که متمرکز بر جام جهانی۲۰۰۶ آلمان بود و تا حدودی هم توانست در جذب مخاطبان موفق باشد. «قلب یخی» در مرداد ۸۹ و «قهوه تلخ» در شهریور ۸۹ چهارسال پس از این مینی سریال وارد بازار شدند. اولی با اتکا به موضوع جنجالی و بازیگران پرتعدادش در سه فصل و دومی با اتکا به نام مهران مدیری و تیم ساخت سریالهای موفقی مثل «پاورچین» و «شب های برره» در ۱۰۲ قسمت توانستند مخاطبان را با خود همراه کنند. با این حال همای سعادت بر شانه تمامی سازندگان سریالهای شبکه نمایش خانگی ننشسته است و در این بین نمونههای ناموفقی هم به چشم میخورد که کمتر مورد توجه قرار میگیرند و یک شکست را برای سازندگانشان رقم میزنند. اما آنچه بیشتر از شکست سریال های این شبکه مورد توجه قرار میگیرد سریالهایی هستند که بدون توجه به وقت و سرمایه مخاطب ناتمام رها شده یا به نوعی برای خالی نبودن عریضه پایانی برایشان جمع و جور شده است. «رقص روی شیشه» آخرین نمونه از این دست است، سریالی که آغازش به اتکای چهره بازیگران مطرحش مثل مهتاب کرامتی و بهرام رادان پرسروصدا بود و پایانش به سبک نریشن خوانی رادیویی پرسروصداتر. مهدی گلستانه کارگردان این سریال بود که در نیمه راه بازیگران با او به سبب پرداخت نشدن دستمزدهایشان به مشکل خوردند. بعد از پخش چند قسمت ابتدایی شایعاتی به گوش میرسید درباره این که بازیگران سریال با پروژه به مشکل خورده اند و تکلیف ادامه فیلمبرداری این سریال مشخص نیست. با این وجود اما باز هم پخش هفتگی این سریال ادامه داشت و درحالیکه بازیگران سریال بعد از مدتی فیلمبرداری را رها کرده بودند، همچنان سریال تا قسمت دوازدهم پیش رفت و قسمت دوازدهم به عنوان قسمت آخر در حالی پخش شد که از یک جایی به بعد به سبک نمایشهای رادیویی، پایان فیلمنامه به صورت نریشن روی تصاویر خوانده شد. یک افتضاح برای شبکه نمایش خانگی که حسابی مخاطبان آن را عصبانی و سرخورده کرد، مخاطبی که دوازده هفته، هفته ای ۱۰هزارتومان از جیبش رفته بود، حالا هم مبلغی حدود ۱۲۰هزارتومان از دست داده بود و هم هر هفته زمانی را صرف تماشای سریالی کرده بود که در نهایت ناتمام مانده بود، اتفاقی که هنوز هیچ کس توضیحی برای آن ارائه نداده است.
قهوه تلخ، پایان تلخ برای مخاطب پس از ۱۰۲ قسمت «رقص روی شیشه» اما تنها نمونه از این دست نبوده است، پیش از این هم در سریالهای شبکه نمایش خانگی شاهد رخ دادن چنین اتفاقی بوده ایم، سال ۸۹ مهران مدیری که با تلویزیون گویا به پایان راه رسیده بود، سریال طنزی را با درون مایه تاریخی به نام «قهوه تلخ» از شبکه نمایش خانگی پخش کرد. روند تولید این سریال طبق روال ادامه داشت تا این که به یکباره از نیمه راه به تکرار افتاد و روند اهدای جوایزی که در هر قسمت به مخاطبان داده میشد هم با تاخیر انجام شد، سپس اخباری مبنی بر اختلاف مدیری با برادران آقاگلیان (تهیهکنندگان ثابت کارهای مدیری) مطرح شد و در نهایت قهر بازیگران و جمع نشدن سر و ته قصه با این همه شخصیت باعث شد که مخاطبان سرخورده شدند. مخاطبی که تماشای سریال طنزی از این دست را تفریحی برای اوقات فراغت خود میدانست، پس از تماشای ۱۰۲ قسمت به یکباره خود را فریب خورده و بازنده میپندارد و دیگر انگیزهای برای تماشای سریال هایی از این دست ندارد، چرا که هزینه بسیاری کرده است اما در آخر چیزی عایدش نشده و تمام سرمایه و وقتش بیهوده تلف شده است. عشق تعطیل نیست، تعطیل شد «عشق تعطیل نیست» به کارگردانی بیژن بیرنگ یکی دیگر از این سریالها است، سریالی که قرار بود در ۲۶قسمت تولید و مقابل دیدگان تماشاگران قرار بگیرد اما ساخت آن پس از پنج قسمت به یکباره متوقف شد.
از عاشقانه تا ابله، تمام شده های ناتمام در این فهرست میتوان نام سریالهایی چون «عاشقانه» ساخته منوچهر هادی و «ابله» به کارگردانی کمال تبریزی را هم قرار داد، چرا که با وجود آن که ناتمام نماندند اما همان طور که پیشتر هم اشاره شد در نهایت برای آن که متهم به رها کردن پروژه نشوند پایان دم دستی را برای سریال رقم زدند که اعتراض مخاطبان را هم به همراه داشت.